در این رشته توییت برای آقای بایدن رئیسجمهور آمریکا نوشتم:
آقای رئیسجمهور بایدن، در حالی که وزیر امور خارجه شما و نماینده ویژه او در ایران، تمام تلاششان باج دادن به حکومتیست که زبانش زبان سرکوب، زور و خشونت است، نقض حقوق بشر و ستم روا رفته بر مردم ایران در این پروسه نادیده گرفته میشود. سرکوب خشونتبار مردم اصفهان نمونه آن است.
چشم بستن بر سرکوب ایرانیان معترضی که در خیابانها با گلولههای ساچمهای و جنگی مجروح یا کشته میشوند، آینده جهان آزاد را نیز در خطر قرار خواهد داد. مالهکشان حکومت، در کنار شما زندگی میکنند و این جنایتها را عادی نشان میدهند، همانگونه که امروز علیه ما هستند، روزی علیه شما هم خواهند چرخید.
بهخاطر برجام، چشم بر هر جنایت و نقض حقوق بشری بستید و این اشتباه حیاتی، آینده همه را خواهد سوزاند!
حسین رونقی، وبلاگنویس و زندانی سیاسی سابق، در مصاحبه با نشریه آلمانی بیلد گفت رسانههای غربی حقیقت را به مردم نمیگویند و نمیبینند که چه چیزی واقعا در ایران رخ میدهد.
او وضعیت ایران را شبیه کشوری جنگزده توصیف کرد که اینک تحت سلطه توتالیتاریسم قرار دارد و با بسیاری از بحرانهای وحشتناک مواجه است.
بنابر گزارش روزنامه بیلد که روز جمعه هشتم بهمن در وبسایت آن منتشر شد، رونقی با اشاره به وقوع پنج قیام سراسری در چهار سال گذشته، رسانههای غربی را سرزنش کرد که به اندازه کافی درباره وضعیت ایران گزارش نمیدهند و به واقعیتها نمیپردازند.
این فعال سیاسی تاکید کرد که سیاستمداران و رسانههای غربی به شدت تحت تاثیر پروپاگاندای لابیگران و جمهوری اسلامی هستند و به همین دلیل، نگاهها به احیای برجام و توافق هستهای هم مثبت است.
او به بیلد گفت: «آنها نمیبینند در ایران چه می گذرد و رژیم چگونه کشور را تحت سرکوب، سانسور و خشونت قرار داده است.»
به گفته رونقی، حکومت مردم را به خودی و غیرخودی تقسیم کرده و در حالی که خودیها حقوق و آزادی دارند، غیرخودیها «به شدیدترین شکل تحت سرکوب، تبعیض و تحقیر قرار دارند».
بیلد در گزارش خود نوشت که در سال گذشته دهها زندانی در زندان کشته شدهاند که آخرین مورد آن بکتاش آبتین بود.
حسین رونقی نیز به این نشریه گفت که حکومت در حال استفاده از کرونا برای به مرگ کشاندن روزنامهنگاران در زندانها است.
به نوشته بیلد، او تاکید کرد که ملاهای حاکم بر ایران هر صدای انتقادی را در ایران سرکوب میکنند، بسیاری از مخالفان را زندانی کردهاند، بسیاری ناچار به ترک کشور شدهاند و بسیاری دیگر هم کشته میشوند.
این روزنامه آلمانی با اشاره به اینکه حسین رونقی ملکی ۳۶ ساله از جمله معدود فعالان سیاسی است که هنوز در ایران زندگی میکند و نمیخواهد کشور را ترک کند، از قول او نوشت: «هر روز نگرانم و درهراسم، ولی حقیقت سرکوبشده باید به گوش جهان برسد.»
رونقی گفت که در زندان اوین شکنجه شد، یک کلیهاش را از دست داد و هنوز از آثار شکنجه رنج میبرد، اما «خوبیاش این است که هنوز زندهام و میتوانم به فعالیت خود ادامه دهم.»
او افزود: «وضعیت بیرحمانهای بود، من بیمار بودم و هیچ مراقبت پزشکی دریافت نکردم. برادرم را هم دستگیر و جلوی چشمانم به طرز فجیعی شکنجه کردند. حالا با یک کلیه زندگی میکنم و خیلی چیزها را از دست دادهام، اما شجاعتم را نه.»
حسین رونقی ملکی سال ۸۸ بازداشت شد و به اتهام عضویت در شبکه ایرانپراکسی و توهین به رهبر جمهوری اسلامی و دیگر مقامات به ۱۵ سال زندان محکوم شد. او سال ۹۵ با وثیقه ۳۰۰ میلیونی آزاد شد.
پاسخ به بخشی از پرسشهای خبرنگار بیلد که پرسش بسیاری از دوستان نیز است!
🔸آیا می خواهید ایران را ترک کنید و به تبعید بروید؟ چرا؟ یا چرا نه؟
نه ایران را ترک نمیکنم، این انتخاب من است در ایران بمانم، ما اینجا ماندهایم و خواهیم ماند چون اینجا خانه ماست. حکومتها همه مستاجران تاریخ هستند خصوصا حکومتهای استبدادی و دیکتاتوری. اما ایران خانه مردم ایران است. و برایشان باقی خواهد ماند. این ماندن ما باعث میشود ما مردم ایران و مخالفان در داخل ایران احساس تنهایی نکنیم و حکومت نتواند به خواسته خود که به انزوا کشیدن ماست برسد.
آنهایی هم که مجبور به تبعید اجباری شدند، انتخاب سختی کردند، شما تصور کنید بهخاطر اینکه در کشور خودتان نمیتوانید زندگی آزاد داشته باشید، حرف بزنید، اعتراض کنید و اگر این کار را بکنید با بازداشت و زندان و اعدام مواجه میشوید مجبور به ترک وطن، خانواده و زندگیتان بشوید! تصور کنید دیگر اجازه بازگشت به کشور و خانواده خودتان را نداشته باشید چه حسی به شما میدهد؟
🔸 آیا می ترسید دوباره دستگیر شوید؟
هر انسانی از بازداشت، شکنجه و زندان میترسد، هیچ انسانی دوست ندارد تحقیر شده و شأن و کرامتش نادیده گرفته شود. بله میترسم، اما نمیگذارم ترس بر من غلبه کند، باید ترس را آگاهانه کنترل کرد، یکجایی باید ایستاد و مقاومت کرد و اینجا همانجایی است که باید بهخاطر آزادی، انسان و ایران ترس را کنار گذاشت
🔸 در زندان اوین چه تجربه ای داشتید؟
تجربه من در زندان اوین، انفرادی طولانیمدت، آزار و اذیت سیستماتیک (شکنجه) بودهاست، اینکه سلامتی و کلیهام را از دست دادم، اینکه برادرم آسیب جدی دید، اما تجربه من مهم نیست، چون حداقل من زندهام، در زندانهای دیگر چنان وقایعی رخ میدهد که در تصور هیچ انسانی نمیگنجد! طی همین یکسال گذشته دهها زندانی سیاسی-عقیدتی در زندان بهقتل رسیدند. آخرینش زندانی سیاسی، بکتاش آبتین، شاعر و نویسنده بود.
🔸 آیا به کار خود ادامه می دهید، چرا و چگونه؟
بله؛ میتوان برای زندگی نجنگید و مقاومت را ادامه نداد؟ چون کار ما مقاومت در برابر ستم است، مبارزه با سانسور و سرکوب است، ایستادن و مبارزه کردن برای زندگی و آزادی است. سکوت نمیکنیم، تسلیم نمیشویم و تا آخرین توان ادامه میدهیم.