رضا شهابی همرزم عزیزم ، این جوان با شرف ، این کارگر شریف، این سندیکالیست خوب ، مگر چه می خواهد که تاوانی چنین سنگین باید بپردازد. این رضا ، آن رضای من نیست که آخرین بار بوسیدمش در بیمارستان هزار تختخوابی. این رضای من همان رضایی نیست که از دردها و رنج های زندان و بیوفایی برخی دوستان برایم گفت. رضا شهابی کوتاه نیامده است. تطمیع نشده است. نفروخته است. بر سر ایمان و رفاقت ایستاده است. گفتگو می کندو در جستجوی راهگشایی است. حکومت چنین انسانهایی را دوست ندارد ، که به سوی همبستگی قدم برمی دارند. رضا نترسید و با من سخن گفت. رضا تاوان شجاعت را می دهد. دیدن این عکس دلم را آتش زده است.
امیدوارم در زندان چیز خورش نکرده باشند. این وضع صورت و افتاده گی سمت چپ صورت و چشم چپش، نه! این حکومت پلید باید پاسخ این جنایتکاری را بدهد، بیایید نگذاریم حکومت یک افشین دیگر، یک شاهرخ دیگر، یک محمد جراحی دیگر ، یک منصور رادپور و یا علیرضا کرمی خیر آبادی روی دستمان بگذارد.
رضا شهابی نباید به زندان باز گردد، نباید بمیرد. تنها راه حفظ رضا شهابی ، تنها نگذاشتن اوست. باید که اولتیماتوم سندیکا را صادر کنیم. مثل دارویش گنابادی که خط قرمزشان را برای حکومت روشن کردندو نگذاشتند آقای تابنده رهبر و رفیقشان را به زندان ببرند. رضا شهابی را تنها نگذاریم.به نوبت در خانه اش اطراف آنجا بمانیم. به حکومت التیماتوم بدهیم ، دستگیری دوباره رضا شهابی یعنی آغاز اعتصاب سراسری سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکاهای هم سو . به حکومت بگوییم ندادن خانه های کارگران در تعاونی های مسکن یعنی بسته شدن تهران! همه جای تهران! یک جایی ما کارگران باید بایستیم و مرز خود را خط قرمز خود را به حکومت و جهانیان نشان دهیم. کارگر متحد هرگز شکست نمی خورد. آزاد باد رضا شهابی، مهدی فراحی شاندیز، زینب جلالیان، آتنا دایمی، گلرخ ایرایی ، آرش صادقی و … در سراسر ایران .
منصور اسانلو
۱۹ بهمن ۱۲۹۶