جمعه ۲۷ مرداد؛ همين الان تو بيمارستان بقیه الله تهران که برای عمل یکی از خویشانم آمده ام، دكتر مهدي خزعلي رو ديدم جلو درب بخش در حياط بيمارستان نشسته بود، برادران اطلاعاتي سريع درب اتومات بخش رو از كار انداختند و نميذارند از اون در خارج شويم.
من بيرون بودم دکتر خزعلي داد ميزد؛ لاريجاني منو آورده اينجا، ميخواد بكشه…
نذاشتند بهش نزديك بشيم هي ميگفت؛ يكي اين شماره رو حفظ كنه، به خانمم بگه اينا منو ميخوان اينجا بكشند…
اطلاعاتي بهش ميگفت؛ ما تو رو آوردیم درمان كنيم، اون ميگفت؛ تو دنيا آبروتونو مي برم، اصلا تلاش نمی كردند ايشون رو رو ويلچري كه دست سرباز سپاه بود، بنشونند!
خيلي دردناك بود الان هم اجازه نميدن بيرون بريم، ايشون رو ببينيم. برخورد بدي با مردم ميكنند و راهنمايي مي كنند از درب ديگه برند…
چندين بار داد ميزد اين لاريجاني ميخواد منو بكشه…