من با افتخار به عنوان بخشی از پیکره قیام آبان، در امتداد پیکر جوانان به خاک و خون افتاده آبان، در اعتراض نسبت به وضع موجود در زندان رجاییشهر، که کشتی نمونه خروار وضعیت کنونی جامعهست، زندانی که انفرادیهای غیرقانونیاش هر روزه دهها انسان را به مسلح میبَرَد، با بدنم دست به شورش میزنم…
این آخرین رمق هایم برای مقاومت در مقابل رنج خانوادههای دادخواه آبان قابل عرضه نیست، تمام رنج من، فدای خاک پای محسن محمدپورها….
شایان ذکر است بهنام موسیوند از نظر جسمی در شرایط وخیمی به سر میبرد و به دلیل اینکه تن به دستبند و پابند نمیدهد، از درمان محروم است…
#بهنام_موسیوند به دلیل امتناع از دستبند زدن برای اعزام مورد ضرب و شتم قرار گرفت و اقدام به اعتصاب غذا کرد.
پارسال آبان ماه ، حین اعزام به بیمارستان با بهنام،
همین توحش را علیهمان انجام دادند ،
گفتند اعزام با دستبند
گفتیم دوستان شما دزدی کرده اند و ما داد زدیم : آی دزد
ما چرا دستبند بزنیم؟؟؟
به جای اعزام به بیمارستان ، به هشت قلچماق دستور دادند که ما را با کتک به انفرادی بیاندازند…
پنج روز آب و خوراک نخوردیم تا از سلول بیرون آمدیم و قول دادند به شکایتمان رسیدگی کنند…
به بند برگشتیم، تنی چند از همبندی های به ظاهر سیاسی مان گفتند ،یک دستبند که چیزی نیست ،می زدید کتک نمی خوردید ، انفرادی نمی رفتید…
نمی دانم به چه زبانی باید گفت ، به زیستن در لجنزار عادت نکنیم !!!!!