سرکوب از خیابان تا زندان ادامه داشته است. سرکوب از آنگاه که فاشیسم آخوندی به قدرت رسید تشدید شد و قیام آبان ۹۸ به رگبار گلوله بستن مردم عدالت جو در خیابان و حتی سرکوب زندانیان سیاسی برای چندمین مرتبه تکرار شد.
دستگاهی که حتی اجازه برگزاری مراسم یادبود برای جانباختگان را نداد. شهرها را امنیتی تر از پیش کرد.خانواده جانباختگان را دستگیر کرد و بانوان محبوس در شکنجه گاه اوین را به دست غلامرضا ضیائی مورد ضرب و شتم قرار داد باید سرنگون شود.حقیقت این است که تنها منجی ، خود ما مردم هستیم و تنها ما می توانیم این روند را متوقف کرده و دگرگونی را ایجاد کنیم.بی خبری از اتنا دائمی و سایر بانوان محبوس در اوین و انتقال آنان به شکنجهگاهی نامعلوم، محبوس ماندن گلرخ ایرایی، زهرا زارعی در شکنجه گاه قرچک که به معنای نقض حقوق حداقلیشان و محروم ماندنشان از اصل طبقه بندی زندانیان که مغایر با نگهداری فعال سیاسی در بند سارقین است و هزاران ظلم در حق مردم، از نقض حقوق بشر تفتیش و تذییق اندیشه، به زنجیر کشیدن صدها دگراندیش ازادیخواه، روزنامه نگار، وکیل، دانشجو و کارگر، به رگبار گلوله بستن معترضین در قیام حق طلبانه مردم باید واکنشی درخور برای جلادان سرکوبگر داشته باشد. هر آینه واکنش درخور به معنای سرنگونی رژیم جور و جهل است. آری سرکوب از آن گاه که رژیم ارتجاعی به قدرت رسید تشدید شد. از همان دهه نخست، دهه شصت که این خاک شاهد اعدام هزاران نواندیش بود و حتی زندانیان سیاسی ملی کش (افرادی که محکومیت آنها به پایان رسیده بود) را نیز اعدام کردند و این جنایتها با قتلهای زنجیرهای ادامه یافت. پس از آن در دهه های هشتاد و نود نیز با شلیک گلوله، کوبیدن باتوم و شوکر و طناب دار پاسخ انتقاد و اعتراض را داد. تکرار میکنیم، رژیمی که جلادانش ستار بهشتی، غلامرضا خسروی، شهرام احمدی و علیرضا شیرمحمد علی ها را از ما گرفتند، اصغر ردام، گلرخ ایرایی و اتنا دائمی و مریم اکبری منفردها را شکنجه کرد محکوم به سرنگونی است. ما قاتلان پویا بختیاری، ندا اقاسلطان، ترانه موسوی، محمد مختاری و صانع ژالهها را نمیبخشیم و خواهان پایان سرکوب و جنایت هستیم. اعتراض حق و تکلیف هر بشر است، و آنان که معترض را سرکوب میکنند از ضیایی تا صلواتی و مقیسه و جلادان دو الف بند بیست و نه باید از کار برکنار شده و مورد مجازات قرار گیرند. این اولین بار نبود که زندانیان سیاسی را مورد ضرب و شتم قرار دادند. از جمله سرکوبهای درون زندان می توان به پنجشنبه خونین بیست و هشت فروردین هزار و سیصد و نود و سه اشاره کرد، روزی که سه عنصر سپاه به اتاق یک بند سیصد و پنجاه یورش آوردند وسایل زندانیان مثل کتاب، دفتر و نوشت افزار را تخریب نمودند و هنگامیکه با اعتراض زندانیان سیاسی مواجه شدند دستور به ورود گارد مسلح به زندان را دادند، و اکثر زندانیان اتاق یک را مورد ضرب و ستم شدید قرار دادند و بعد چشمها و دست های آنها را بستند و درون راهرو تونل سربازان و ماموران باتوم به دست تشکیل شد و حین انتقال زندانیان از بند سیصد و پنجاه به دویست و چهل با لگد و باتوم به سر و تن این زندانیان کوبیدند. همان زمان نیز رئیس وقت زندان اوین بجای اینکه تلاش در حفظ آرامش و انجام وظیفه ای که بابت آن حقوق دریافت میکند، یعنی پرستاری، حمایت و نگهداری از زندانیان، خود نیز به سرکوبگران و جلادان پیوست و غلامرضا خسروی، اصغر خطاط، یاشار دارالشفا، سهیل باباتی، عبدالفتاح سلطانی، امیر قازیانی، سهیل عربی و دیگر زندانیان را شدیدا مورد ضرب و شتم قرار دادند. البته ضرب و شتم پایان شکنجه ها نبود و این انتقال به بند دویست و چهل عمومی نیز به قصد تحقیر زندانیان موی سرشان را تراشیدند و لباسهای آنها را کندند. دیگر مورد ضرب و شتم زندانیان عقیدتی در شکنجهگاه اوین و به قتل رسیدن زنده یاد علیرضا شیر محمد علی فعال سیاسی محبوس در تیپ یک زندان تهران بزرگ به دستور فرج نژاد و هدایت فرزادی و به دست دو قاتل دست آموز رژیم زواره و همدستش بود که تنها یکی از دو قاتل که تنها اجرا کننده بود مجازات شد و قاتلان اصلی که عوامل شکنجه گاه تهران بزرگ و البته بسیج بودند مجازات نشدند. و البته تبعيد همراه با ضرب و شتم گلرخ ایرایی و انتا دائمی دو بانوی مبارز به شکنجه گاه قرچک. لازم به یادآوری است که هنوز بانو گلرخ ایرایی و بانو زهرا ضرابی در شکنجه گاه قرچک محبوسند. این در حالیست که طبق اصل طبقه بندی زندانیان این دو بانو که صرفا به دلیل فعالیتهای حق طلبانه و دفاع از ستمدیدگان محکوم به تحمل حبس شده اند نباید در آن زندان مخوف که محل نگهداری سارق و مواد فروش است نگهداری شوند، و فرا تر از آن نباید هیچکس را به صرف اعتراض، اظهار نظر و عدالتخواهی مورد مجازات قرار داد.
اعتراض کنندگان این متن، دکتر ناصر فهیمی، حمید کاشانی، محمد رضا مرادی، کیانوش سلاطینی، یوسف اریانمهر، محسن حاجی محمدی و اسماعیل گرگريج ضمن ابراز نگرانی و درخواست رسیدگی به وضعیت بانوان محبوس در شکنجه گاههای حکومت خواستار برخورد قاطع با این اساس سرکوبیت میباشیم.