چرا رژیم هارتر شده است؟ خامنهای مرضهای معمول همه دیکتاتورها در آخر عمر را دارد

چرا رژیم هارتر شده است؟
خامنهای مرضهای معمول همه دیکتاتورها در آخر عمر را دارد
کاوه کامرانیان
🔸انقلابهای رنگین در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی همیشه کابوس خامنهای بوده و مخصوصا فروپاشی اتحاد شوروی او را دچار وحشت کرد. همان زمان گفته میشد که لیست بلند بالایی از یلتسینهای بالقوه را تهیه کرده و آن ها را تحت نظر دارد. درابتدا، دستور داد مطالعات گستردهای در زمینه ی وقوع انقلابهای رنگین و نیز نحوه جلوگیری از آن انجام شود و همزمان با آن دستگاههای سرکوبگر خود را به نحو بیسابقهای گسترش داد و همه نوع امکانات را در اختیار آنها گذاشت و جنایتکارترین افراد را برای گرداندن این ماشین جهنمی به خدمت گرفت.
🔸به جرات میتوان گفت که دلمشغولی اصلی او همیشه، هراس از فروپاشی بوده است. دستگاههای امنیتی او در وقایع سال ۸۸، پس از چند ماه، موفق شدند به قول خودشان اعتراضات را جمع کنند. اعتراضات سال ۹۶ که به گفته ربیعی سخنگوی دولت بیش از ۱۶۰ شهر را فرا گرفت، زنگ خطری برای رژیم بود. دستگاههای امنیتی به این نتیجه رسیدند با توجه به اینکه نیمی از نیروهای سرکوبگر همیشه باید در تهران متمرکز باشند، اگر تعداد شهرها به ۲۵۰ تا ۳۰۰ تا برسد دیگر قادر به کنترل نخواهند بود، حتی اگر تهران آرام باشد. پس از سال ۹۶ برای این که دیگر کسی جرات نکند در اعتراضات شرکت کند، اجرای شدیدتر سیاست النصر با الرعب، سیاست مورد علاقه خامنهای، در دستور کار قرار گرفت و برای همین سال ۹۸ اوج سبعیت رژیم در برخورد با معترضین بود.
🔸در ماهشهر معترضین را به رگبار بستند، در بسیاری از شهرها مستقیماً به سر و صورت معترضین شلیک کردند، میخواستند با کشتار بیرحمانه زهر چشم بگیرند و برای ایجاد وحشت از افشای کشتار هم ابا نداشتند. البته این وحشت آفرینی ناشی از وحشت زدگی خود رژیم هم هست، برای این که میدانند اگر موفق نشوند با ایجاد رعب جلوی اعتراضات بعدی را بگیرند، سیل بنیان کن از راه خواهد رسید. اعتراف به قتل ۲۳۰ نفر بهخاطر شفافیت نبود برای این که شفافیت در جمهوری اسلامی هیچ وقت معنا نداشته است، هدف آنها این بود که اولا تعداد کشتههای ۴ هزار و ۵۰۰ نفری را که رویترز اعلام کرده بود تکذیب کنند و ثانیا رسماً اعلام کنند که دست به آدم کشی زدند و دوباره هم همین کار را خواهند کرد.
🔸اعدامها و حبسهای بعدی هم ادامه همین سیاست است. ظاهراً خامنهای سنگ را بسته و سگ را رها کرده است، به فرزندش مجتبی اختیار تام برای سرکوب مخالفین داده است. گزارشهای مردمی حاکی است که نیروهای امنیتی و خانوادهشان، بهخصوص در شهرهای کوچک، وحشتزده هستند برای این که مردم آنها را میشناسند و در موارد زیادی مورد تهدید قرار گرفتهاند. رژیم که به خیال خودش بذر وحشت میپاشد، خواهد دید که این وحشت بهزودی دامنگیر همه نیروهای امنیتی و خانواده آنها نیز خواهد شد. بهقول مولانا:
آتشی زد شب به کشت دیگران باد آتش را به کشت او بران
🔸چه بسیار فرزندان جوان این نیروهای سرکوبگر که از رفتار پدرانشان شرمنده هستند. علیرغم ظاهر سازیها و چنگ و دندان نشان دادنها، در صورت بروز اعتراضات گسترده در کشور، رژیم جمهوری اسلامی قطعاً با کمبود نیروهای سرکوبگر روبرو است. تمرد و تمارض، بهخصوص بهخاطر کرونا زیاد شده است و برای همین است که با اعدام وحبسهای طولانی مدت٬ وحشت آفرینی می کنند٬ ولی این جنایتها شکمهای گرسنه را سیر نخواهد کرد و اعتصابات گسترش خواهد یافت و رژیم جنایتکار که حکم خانهای بر روی شن را دارد به زودی فرو خواهد ریخت. تشتت فکری و توهم خامنهای نیز فروپاشی را تسریع خواهد کرد. خامنهای مرضهای معمول همه دیکتاتورها در آخر عمر را دارد.
🔸دیکتاتورها خود را انسانهای والایی میپندارند که شایسته تحسین هستند و به همین دلیل احساسات و نیازهای مردم عادی را درک نمیکنند، حس انتقام جویی از کسانی که با آنها، همراه نیستند اوج میگیرد و توهم، هراس از سقوط و اضطراب، بخشی جدا ناپذیر از شخصیت آنها میشود . متوهم بودن او در یکی از سخنرانیهای آخرش کاملاً مشهود است، در این روزگار وانفسا که فقر و گرسنگی همه کشور را فرا گرفته است، او نگران آموزش فرهنگ غربی در مهد کودکها است. لابد درعالم توهم مانند سلفش هیتلر، رویای رایش هزار ساله دارد.
خانه از پای بست ویران است خواجه در فکر نقش ایوان است