بیانیۀ کنشگران حوزههای مختلف اجتماعی برضد «طرح کارورزی»همراه با صدها امضاها
مردم ایران!
حیات اجتماعی کارگران و دانشجویان این کشور؛ همچون معلمان، پرستاران و دیگر اقشار زحمتکش، به واسطهی موج جدید سیاستهای سودمحور و زودبازده سرمایهسالار، مورد هجوم قرار گرفته است. سکوت در برابر چنین حملاتی تحت عنوان «دامن نزدن به کشمکشهای طبقاتی»، «سوءاستفادههای سیاسی-جناحی برای حمله به دولت» یا «اولویت آزادی بر عدالت» چیزی نیست جز چشم بستن بر زندگی اکثریت کسانی که آفرینندگان واقعی ثروت و مولدان حقیقی جامعهاند.
طرح کارورزی که پس از شکست طرحهای استثماری مختلف، همچون طرح استاد-شاگردی، در دولت دهم تصویب شد، مجدداْ در دولت یازدهم مورد بازنگری و تنظیم قرار گرفت. این دولت که در تلاش برای تصویب لایحهی اصلاح قانون کار، شکستی نسبی را متحمل شد، پروژه ای دیگر را برای خدمت به تأمین منافع خود و دیگر کارفرمایان آغاز کرد و بالاخره پس از انتخابات دولت دوازدهم و از تیرماه سال جاری شاهد اجرایی شدن طرح کارورزی هستیم؛ طرحی که ذیل «برنامهی اشتغال فراگیر» قرار میگیرد و به شکل مستقیم حیات طبقهی کارگر را نشانه رفته است.
ما، امضاکنندگان این بیانیه ضمن تأکید بر ماهیت استثماری «برنامهی اشتغال فراگیر» (بهویژه طرح کارورزی) اعلام میکنیم که این طرح هدفی جز تأمین نیروی کار بسیار ارزان و بی ثبات برای سرمایهگذاران خارجی و داخلی ندارد و پیامد آن افزایش ناامنی شغلی و تضعیف بیش از پیش سطح زندگی برای طبقات فرودست است. کارفرمایان و مقامات دولتی، از جمله وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تاکنون از هیچ فرصتی برای تبلیغ میلیونها تحصیلکردهی بیکار در ایران به عنوان نیروی کار ارزان در پیشگاه هیئتهای تجاری و سرمایهگذاران خارجی دریغ نکردهاند. صندوق بینالمللی پول نیز طی گزارش خود در سال 2017 دربارهی ایران، بر اهمیت این تحصیلکردههای بیکار در بالابردن سود برای بخش خصوصی تأکید کرده است. اکنون، اجرایی کردن طرح کارورزی درواقع لغزاندن جمعیت عظیم فارغالتحصیلان بیکار به دهان سیریناپذیر سرمایهای است که مایل است نیروی کار هرچه ارزانتر و بیثباتتر را به نفع سود سرمایهدار جذب کند. نگاهی به بندهای آییننامهی اجرایی این طرح، ماهیت واقعی آن را به خوبی مشخص می سازد.
یک. بر اساس مادهی 10 طرح کارورزی، کارفرما هیچ تعهدی به استخدام موقت یا دائمیِ کارورز ندارد. همچنین، کارورز فاقد هرگونه حقی بر شمولیت تحت قوانین کار و تأمین اجتماعی است. متولیان طرح در حالی که مدعی اشتغال زایی با چنین برنامه هایی هستند، باید پاسخ دهند که چهار تا شش ماه کارورزی بدون تعهد کارفرما به استخدام، چگونه میتواند ضامن کاهش نرخ بیکاری باشد؟ آیا هدف، علاوه بر کاهش دستمزدها و کاهش امنیت شغلی، ایجاد تغییرات صوری و غیرواقعی در آمارها نیست؟
دو. بر اساس متن دستورالعمل اجرایی طرح، مُزد کارورز «تا سقف» یک سوم حداقل دستمزد کشور (مادهی 8)، برای مدت چهار تا هشت ساعت در روز (تبصرهی مادهی 6)، در نظر گرفته شده است که نیمی از آن را دولت میپردازد. این مُزد که برای فرار از اعطای دیگر حقوق کار به کارورز «کمک هزینهی آموزشی» نام گرفته، نه تنها حداقل نیازهای انسانی کارورز را تأمین نمیکند، بلکه نظر به عدم وجود دستورالعمل برای پرداخت حقوق کارورز، هیچ تضمینی برای پرداخت دستمزد در پایان دوره، طبق تبصرهی مادهی هشت و یا وعده ی جهانگیری که پرداخت دستمزد به شکل ماهیانه را مطرح کرده است، وجود ندارد. علاوه بر این، بندهای «دال» و «واو» مادهی 14 با تعیین معیارهایی غیرعینی که وابسته به نظر کارفرما برای فسخ قرارداد بین کارورز و کارفرماست، دست کارفرما را برای فسخ قرار باز میگذارند. البته تداوم همین شرایط شکننده و غیرانسانی برای کارورز نیز وابسته به میل و ارادهی کارفرما است.
سه. طرح کارورزی شرایط کاری را برای کارگران شکننده و بیثبات میکند. با وجود واردکردن قیودی در دستورالعمل اجرایی طرح، درجهت ممانعت از اخراج کارگران در مقابل جذب کارورزان، به دلیل ضعف و عدم شفافیت نهاد بازرسی، هیچ تضمین اجراییِ محکمی برای جلوگیری از تهدید مشاغل کارگران با اجرای طرح کارورزی وجود ندارد. علاوه بر این، مسئلهی کارگران موقت مطرح می شود. این قشر از کارگران که در دهههای اخیر، با انواع و اقسام ترفندهای قانونی و فراقانونی، بر شمار آنها افزوده شده است، بیش از پیش در معرض بیثباتی شغلی قرار میگیرند. با اجرای طرح «کارورزی»، کارفرما به راحتی میتواند کارگران موقت را که قراردادهای بیثبات و وضعیت بیمهی نامشخصی دارند، اخراج و به جای آنها، کارورزان ارزانقیمت را جذب کند.
چهار. مادهی 19 دستورالعمل اجرایی، به سازوکار حل اختلاف بین کارورز و کارفرما اشاره دارد. در صورتی که در قانون کار کنونی، اختلافات بین کارگر و کارفرما عمدتاً به شوراهای حل اختلاف حواله داده شده، مادهی 19 با پیروی از لایحهی تصویبنشدهی اصلاح قانون کار، مرجع بیطرفی را برای حل اختلاف تعیین نکرده
است و سازمان آموزش فنی و حرفهای، وزارت کار و ادارهی استانی وزارت کار را مرجع حل اختلاف قرار داده است. به این ترتیب در صورت بروز هرگونه اختلاف بين کارورز و کارفرما، هيئتي که متشکل از نمايندگان دولت است به مشکلات رسيدگي ميکند. نقش تشکلهاي کارگري ( رسمی و غیرمستقل) به طور کامل نادیده گرفته شده است. از این منظر، طرح «کارورزی»، در راستای تبدیل قانون کار از مسئلهی حقوق عمومی به مسئلهی حقوق خصوصی عمل میکند.
پنج. در حالی که بنابر قانون کار، شخص به محض ورود به کارگاه و مشغولشدن به کار باید ذیل بیمهی تأمین اجتماعی قرار بگیرد، دولت کارفرما را از بیمهی کارورز معاف کرده و تنها بیمهی مسئولیت مدنی را که شامل بیمهی حوادث میشود اجباری کرده است که پرداخت حق بیمهی آن نیز نه بر عهدهی کارفرما، که بر عهدهی خود دولت است. این در حالی است که بدهی گزاف دولت به سازمان تأمین اجتماعی، مانع از این میشود که دولت به این وظیفه بهدرستی عمل کند.
وزارت کار، طی جوابيههايي اشاره کرده است که طرح کارورزي به هیچ وجه به قانون کار ارتباطي ندارد، بلکه بحثي آموزشي است و خارج از محيط کار تعريف ميشود؛ در حالی که ورود به محيط کار بايد تحت نظام قانون کار تعریف شود. مگر اينکه بگوييم تعريفي از اين موضوع در قانون کار نیست؛ موضوع بند «الف» ماده «112» در قانون کار ميگويد افرادي که داوطلبانه براي کارآموزي ميآيند، در صورتی که به کارآموزي توأم با کار اشتغال داشته باشند، مشمول بند «ب» ماده «112» ميشوند که در شرط اول آن است که سن آنها بين 15 تا 18 سال باشد؛ و در ضمن حقوقي در اين قانون براي آنها در نظر گرفته شده است که بايد به ایشان تعلق بگيرد (ماده «79» تا «84»)؛ همچنین بايد از حقوق شوراي عالي کار تبعيت کنند و بيمه شده باشند. در صورتی که قرار نباشد فرد حين کارآموزي کار کند، باز هم تکليف مشخص است: اين افراد اگر کارآموزي هستند که موضوع بند «الف» هستند، به گفته ی قانون بايد به مراکز کارآموزي يا آموزشگاههای آزاد معرفي شوند و حق ورود به محيط کار را ندارند. اگر موضوع بند «ب» باشند بايد مشمول تمامی قوانين کار بشوند. يعني بايد دستمزد و بيمه مطابق قوانين کار به آنها تعلق بگيرد. طبق این قوانین، نوجوان شاغل بايد 6 ساعت در روز کار کند. در اين صورت هم بايد قرارداد کارآموزي وجود داشته باشد که کارفرما متعهد به جذب فرد شود.
البته ما با صراحت اعلام میکنیم که مشکل طرح کارورزی – و طرحهای مشابه –به هیچعنوان محدود به نواقص آییننامهای و حقوقی نیست؛ بلکه این طرح از اساس استثماری و مشکلات آن ریشهایتر است و پیامدهای اجتماعیِ آن فاجعه به بار میآورد. بی تردید قانون کار کنونی، خود بخشی از مشکلات وضعیت کارگران ایران است. اما مسئله آن جاست که مجریان قانون خود را برای سودجویی بی حصر از کارگران با حداقل های درنظر گرفته شده و ذیل پرچم قانون، محق می دانند . از این روست که ما بر ضعف های قانونی که هدفش درهم شکستن تمامی امکان های مقاومت برضد ارزانسازی هرچه بیشتر نیروی کار است، دست می گذاریم. با اجرایی شدن این طرح، بيکارهای تازهوارد و شاغلان قديمي، هردو حقوقشان به خطر ميافتد. عرضهی مازاد بر تقاضاي نيروي کار باعث میشود قيمت نيروي کار پايين بیاید. در اين صورت تفاوتی ندارد که فرد بيکار باشد يا شاغل، این طبقه کارگر است که قدرت چانهزنياش را هرچه بیشتر از دست ميدهد.
دولت از طریق «کارورزی» صرفا به دنبال راه فراری است تا با دستکاری در آمار و ارقام، موفقیتش در کاهش بیکاری را به رخ بکشد. در حالی که بهکارگماردن دانشآموختگان دانشگاهی به مدت چهار تا شش ماه – بی هیچ تضمینی برای استخدام– و سپس جایگزینکردن چند دانشآموختهی دیگر، تنها آمارهای مقطعی بیکاری را کاهش میدهد. از طرفی، طرح «کارورزی» تنها فرافکنی بحران در آموزش عالی و سرپوشگذاشتن بر آن است. «کارورزی» طرحی در جهت «انتقال مهارت» است، حال آنکه در تمام رشتههای فنی و مهندسی – که آماج اصلی طرح کارورزی هستند – دانشجو به عنوان بخشی از برنامهی درسی خود باید در محیطهای واقعی کار، ساعتها «کارآموزی» بگذراند. پس از گذراندن این «کارآموزی»، «کارورزی» چه سودی برای مهارتآموزی دانشجو دارد؟
علاوه بر اینها «کارورزی»، از آن جهت که نشان از روحیهی عمومی دولت در مواجهه با مسئلهی دانشگاه دارد – یعنی نگریستن به دانشگاه همچون بنگاهی سودآفرین و خوداتکا و کارخانهی تولید نیروی کار تحصیلکردهی ارزانقیمت – به تشدید رکود سیاسی-اجتماعیِ دانشگاهها میانجامد. در ذیل چنین رویکردی به دانشگاه – که نه فقط در طرح «کارورزی»، بلکه در طرحهایی مثل سهمیهبندی یارانهی دانشگاهها بر اساس پتانسیل اشتغالزایی آنها، طرح تحول در علوم انسانی، گنجاندن درسهایی چون «مبانی کارآفرینی» در دروس رشتههایی مثل علوم اجتماعی و پولیسازیهای فزایندهی امکانات دانشگاهی و چندین طرح و نقشهی دیگر نیز مشهود است – اساساً دیگر دانشگاه جایی برای تعاملات اجتماعی و فعالیتهای صنفی و سیاسی نخواهد بود. دانشجویان همواره کارگرانی بالقوه خواهند بود که هرچه سریعتر باید روند تحصیل را طی کنند و مهارت بیاموزند تا به کارگران بالفعل ارزانقیمت بدل شوند. اگر «طرح کارورزي» صرفا براي دانشآموختگان دانشگاهي است اما «طرح مهارتآموزي در محيط کار واقعي» همه اقشار جامعه را دربرميگيرد. اينجا ديگر نه خبری از آن 310 هزار تومان است، و نه معافيت دو سالهی بيمه. این طرح به طور مشخص به کارفرماها اجازه ميدهد از مهارتآموزها بهعنوان نيروهاي ارزانقيمت و حتی رایگان استفاده کنند.
با استناد به تمام دلایل فوق و در همراهی با اعتراضات گستردهی اقشار مختلف، که آماج حملات چنین طرحهایی هستند، ما امضاکنندگان این بیانیه خواستار لغو «طرح کارورزی» هستیم. همچنین از آحاد جامعه میخواهیم تا نسبت به تصویب و اجرا شدن چنین طرحهایی تحت عنوان شعار «خارج کردن جامعه از بحران» اعتراض کنند. اینگونه طرحهای ضداجتماعی و سودمحور، نه تنها با کرامت و زیست انسانیِ کارگران، دانشجویان و بیکاران، که با قوانینی چون قانون کار که حداقل پشتوانههای حمایتی از نیروی کار را تأمین میکنند، مغایرت دارند. در نتیجه خواست فوری و صریح ما الغای طرح کارورزی و طرحهای مشابه آن نظیر «مهارتآموزی در محیط کار» است. ما مصرانه از معلمان، پرستاران، کارگران، دانشجویان و تمامی متعهدان به آرمان برابری و عدالت میخواهیم در برابر این حملات غیرانسانی به نیروهای کار بایستند.
فریبرز رئیس دانا اقتصاد دان و عضو کانون نویسندگان ایران
کاظم فرج الهی فعال کارگری
محمد مالجو اقتصاد دان
حسن مرتضوی مترجم
احسان شریعتی استاد دانشگاه
ناصر زرافشان حقوقدان
حسین اکبری فعال کارگری
نسرین ستوده وکیل و فعال حقوق بشر
اکبر معصوم بیگی مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران
پرویز صداقت اقتصاد دان
شهاب اکوانیان فعال ملیمذهبی
یوسف اباذری استاد دانشگاه
فرحناز شیری عضو سندیکای شرکت واحد و اتوبوس رانی
احمد سیف نویسنده و مترجم
محسن حکیمی مترجم، فعال کارگری و عضو کانون نویسندگان ایران
کمال خسروی پژوهشگر اقتصاد سیاسی
رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد و اتوبوسرانی
مراد فرهادپور
صالح نجفی
سهند ستاری
رحمان بوذری
مهدی تقوی اقتصاددان
محمود بهشتی لنگرودی فعال صنفی معلمان
جعفر عظیم زاده دبیر اتحادیه آزاد کارگران ایران
یاشار سلطانی روزنامه نگار
عبدالله وطن خواه فعال کارگری
جعفر ابراهیمی فعال صنفی معلمان
محمد رضایی استاد دانشگاه
دلارام علی فعال زنان
حمید آصفی پژوهشگر اقتصاد سیاسی
داود رضوی عضو سندیکای شرکت واحد و اتوبوس رانی
فریدا آفاری فعال اجتماعی، مترجم و پژوهشگر
پروین محمدی فعال کارگری
حسن سعیدی عضو سندیکای شرکت واحد و اتوبوس رانی
علی معظمی جهرمی
محمد آقازاده روزنامه نگار
فروغ اسدپور فعال اجتماعی، مترجم و پژوهشگر
محمد جراحی فعال کارگری
یاسر ریگی فعال صنفی معلمان
ناصر محرم زاده عضو سندیکای شرکت واحد و اتوبوس رانی
فیروزه مهاجر فعال زنان
شهریار وقفی پور نویسنده و مترجم
فرشید هکی فعال مدنی
یاشار دارالشفا فعال دانشجویی
کاوه مظفری فعال اجتماعی
امیر یعقوبعلی
محسن اکبرزاده
خسرو صادقی بروجنی پژوهشگر
فروغ عزیزی فعال حوزه زنان
آیدین ترکمه پژوهشگر
ایمان واقفی مترجم و فعال حوزه شهر
مصطفی غلام نژاد کارگر
اردوان تراکمه فیلمساز
عباس شهرابی فعال دانشجویی
عابد توانچه
علیرضا اخوان فعال اجتماعی
بابک ذاکری روزنامه نگار و نویسنده
امیر چمنی کنشگر مدنی
علی اکبر مومنی ملکشاه فعال دانشجویی
مهدی توپچی فعال سیاسی
جلوه جواهری فعال حوزه زنان
بشیر احسانی فعال اجتماعی
سميه رستم پور فعال اجتماعی
محمد حبیبی فعال صنفی معلمان
علی سالم
رضا اسکندری مترجم
عماد برقعی فعال اجتماعی
حسام سلامت فعال دانشجویی
مرضیه امیری روزنامه نگار و فعال دانشجویی
احسان محمدی
آرمان ذاکری فعال دانشجویی
محمد کریم اسایش کارشناس اجتماعی شهر
مسعود حسینی هنرمند
حسام حسین زاده فعال دانشجویی
البرز محبوب خواه
احمد زاهدی لنگرودی روزنامه نگار
کیوان مهتدی نویسنده- مترجم
سینا چگینی پژوهشگر اجتماعی و روزنامه نگار
مهسا اسدالله نژاد فعال دانشجویی
رضا اسد آبادی روزنامه نگار
امیر امیرقلی فعال كارگري
حسن شفایی فعال سندیکایی
اوختای حسینی فعال اجتماعی
روزبه درنشان فعال اجتماعی
افشین پرورش فعال فرهنگی
رشید فشارکی
صديقه پاك ضمير فعال صنفی معلمان و فعال زنان
محمد مهدی پور روزنامه نگار و شاعر
مصطفی هوشمند فعال دانشجویی
اسکندر لطفی فعال صنفی معلمان
سید رحیم میر عبدالله رئیس شورای اسلامی کار ستاد مرکزی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه
مرتضی مقیمی فعال و وکیل حقوق بشر
عابس خلقی هنرمند تئاتر
زهرا آیت الهی
الدوز هاشمی فعال صنفی معلمان
محمود صدیقی پور فعال صنفی معلمان
بهنام محمدی فعال صنفی معلمان
فرنوش احمدی فعال صنفی معلمان
نسرین بهمن پور فعال صنفی معلمان
حکیم الهی فعال صنفی معلمان
پروین اسفندیاری فعال صنفی معلمان
زینب سپهری فعال صنفی معلمان
سارا حسینی فعال دانشجویی
پریسا رفیعی فعال دانشجویی
آیدین خلیلی
هومن طاهری
امیررضا مجرد فعال دانشجویی
بابک ثبوتی فعال دانشجویی
پویا جانی پور فعال دانشجویی
فرشته رضایی فعال دانشجویی
سینا درویش عمران
شکیبا استکی فعال دانشجویی
مهتا مهدی زاده فعال دانشجویی
حسین مرادی فعال دانشجویی
علیرضا فلاح
فاطمه قدیری فعال دانشجویی
محمد ایران نژاد فعال اجتماعی
حسین مسرتی فعال دانشجویی
سهیل آقازاده
محمدحسین صادقی
محمد شباهتی فعال دانشجویی
نیلوفر فولادی
میلاد رضایی فعال دانشجویی
محمد شریفی مقدم