این روزها عاشورای من نیست. عاشورای من روز نحس ششم دی ماه سال ۱۳۸۸ است و حسین من (امیر ارشد) در بهشت زهرا در زیر خاک خفته. ۲۵ ساله بود و در عنفوان جوانی که به جرم انساندوستی با دو خودروی دوکابینهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی لهاش کردند، همانهایی که نزدیک به ۴۴ سال است با نام حسین، جوان میکشند و جوان میکشند تا خودشان را تطهیر کنند. در عاشورای ۸۸، نه طبل میزنند نه سنج، غریبانه کشتندشان، شستندشان و غریبانه خاکشان کردند.
سوز آه ما مادران عاشورازده، روزی به همین نزدیکی، قلب نامهربان یک یکشان رانشانه خواهد گرفت. دلم برای بچه هایشان میسوزد هرچند دل آنها برای هیچکس نسوخت.
می شنوید؟ بزودی کِل میزنیم، ترانه میخوانیم، لباس رنگی میپوشیم و شادمانه گل و شیرینی پخش میکنیم…
آزادی را . . .
اتحاد بازنشستگان
