سوسن غیاثوند :
روستای زرده از توابع شهرستان دالاهو در استان کرمانشاه که مابین کرند غرب و سرپل ذهاب قرار دارد در صبحگاه ٣۱ تیر ماه سال ۶۷ مصادف با عید قربان توسط چند فروند از هواپیماهای عراقی هدف بمباران شیمیائی قرار گرفت و طی آن شمار زیادی از هموطنانمان کشته و زخمی شدند.
علاوه بر روستای زرده، نسار دیره از توابع شهرستان گیلانغرب و چشمه کلبعلی نیز در سال ۶۷ مورد حمله و بمباران شیمیائی قرار گرفتند. همچنین در روزهای پایانی اسفند ۶۶ شهر نودشه از توابع شهرستان پاوه توسط رژیم بعثی عراق بمباران شیمیایی شد.
روز ٣۱ تیر سال ۶۷ در روستای زرده ۲۷۵ نفر شهید شدند که اکثر کشته شدگان را زنان و کودکان تشکیل می دادند.
در بمباران شیمیایی روستای زرده از هواپیماها ۴ بمب رها می شود که بر اساس اظهارات مردم روستا وزن هر کدام حدود ۲۵۰ کیلوگرم بوده است.
دود ناشی از انفجار بمب ها به رنگ سبز، زرد، سفید، قرمز و سیاه بود. برخی از مردم آن را به رنگین کمان و عده ای دیگر به پرده ای رنگین تشبیه می کنند.
صدای حاصل از انفجارها بسیار خفیف بوده و هیچ کس حدس نمی زده که قرار است چه فاجعه ای به بار بیاورد.
مردم بعد از انفجارها ابتدا بوی تعفن و بویی شبیه ادویه گندیده احساس می کنند. سپس پرنده ها از روی درختها بر زمین می افتند.
یکی از بمب ها به چشمه اصلی تأمین کننده آب روستا اصابت کرده بود. برخی از مردم روستای زرده بعد از بمباران برای شستشوی مواد روی سر و صورت و بدنشان به سمت آب فرار می کنند اما آب که قبلاً با اصابت یکی از بمبها آلوده شده بود تنها بر شدت جراحات آنان می افزاید. کسانی که از آب استفاده کرده بودند می گفتند که آب در آن لحظه بسیار داغ بوده است. ساکنان روستای زرده در ابتدا نمی دانستند که بمباران شیمیائی است. تعدادی از مردم پاوه در آن روز در زرده حضور داشتند و چون قبلاً بمباران شیمیائی را تجربه کرده بودند بنابراین مردم را در جریان شیمیائی بودن بمباران قرار می دهند.
٣۱ تیر سال ۶۷ مصادف با عید قربان بود. مردم زیادی از شهرها و روستاهای اطراف زرده برای انجام مراسم مذهبی خاص آن روز به مقبره بابایادگار در بالای روستای زرده آمده بودند. همچنین به علت فوت یکی از مردم روستا و برگزاری مراسم ختم وی تعداد زیادی از مردم روستای زرده در مقبره داوود واقع در خود روستا ی زرده جمع شده بودند.
دو مراسم فوق بر تعداد جانباختگان بمباران شیمیائی روستای زرده افزود. مردم مثل پرنده ها نقش بر زمین شدند.
مردم از روستاهای اطراف به کمک مجروحین و مصدومان شیمیائی آمدند تا آنها را به نزدیک ترین بیمارستان انتقال بدهند. مصدومین به کرند، کرمانشاه، اسلام آباد و بیمارستانهای فارابی، چهارمین شهید محراب و امام حسین انتقال داده شدند. برخی نیز چند روزی توسط بنیاد مهاجرین مورد حمایت قرار گرفتند و سپس به بیمارستان اعزام شدند.
فقط تعداد کمی توانستند از گردنه ی چهار زبر که هم اکنون تنگه مرصاد نامیده می شود عبور کنند. چون کمی بعد از بمباران شیمیائی، گردنه چهار زبر به تصرف نیروهای سازمان مجاهدین درآمد و توسط این نیروها مسدود شد. لذا کسانی که دیرتر حرکت کرده بودند نتوانستند از گردنه عبور کنند و خودشان را به بیمارستان برسانند.
برخی از آنها هم به خاطر کشته شدن اعضای خانواده و عزیزانشان و شرایط سخت روحی که داشتند و همچنین به خاطر دامهایشان به بیمارستان مراجعه نکردند. این مسئله علاوه بر اینکه بر آمار شهداء افزود همچنین باعث شد سالها بعد وقتی مردم می خواستند توسط کمیسیون پزشکی تعیین درصد بشوند به دلیل نداشتن پرونده بالینی و صورت صانحه تحت پوشش بنیاد جانبازان قرار نگیرند.
هر چند امروز برخی مردم زرده گلایه دارند از اینکه تعدادی از بیمارستانهای کرمانشاه، مدارک بالینی و پرونده آنها را گم کرده اند.
در آن سال آمار ساکنان روستای زرده طبق اظهارات آقای شیرمحمد کرمی، رئیس شورای این روستا ۱۰۴۶ نفر بوده که ۴۲ نفر از آنها شهید می شوند. مابقی کشته شدگان کسانی بودند که از شهرها و روستاهای اطراف برای زیارت و اجرای مراسم خاص عید قربان به مقبره بابایادگار در روستای زرده آمده بودند.
بیست ونه سال پس از این حادثه هنوز مردم قربانی این بمباران تحت حمایت نهاد های دولتی نیستند
در بمباران شیمیایی روستای زرده از بمب های شیمیائی سیانور، خردل و گاز اعصاب استفاده شده است.